عاشقانه های زندگی من
عاشقانه های زندگی من
درباره وبلاگ


سلام به دوستان عزیزم ...نیلوفر هستم متولد 1361 .سال 85 با همسرعزیزم آشنا شدم و 2 سال بعد زندگی مشترک ما آغاز شد از خداوند بخاطر هدیه بهترین احساس دنیا یعنی عشق سپاسگذارم. سال 89 خدابه من و همسرم یه فرشته کوچولو هدیه داد و من مادر شدم والان دخترم 2 ساله شده...تو این وبلاگ میخوام از عاشقانه های ساده زندگیم بنویسم .....

____________________
آرشیو

بهمن 1391

دی 1391

____________________
مطالب اخیر

بهار داره میاد....
عاشقتم
یه روز خوب
معجزه خنده
عشق
حال و هوای قدیم قدیما
تاشقایق هست زندگی باید کرد
اگه تو دنيا هيچي نداشته باشي مطمئن باش سه چيز هميشه مال تو هست:خداي مهربون، فكراي قشنگ وقلب كوچيك من
من آنجا نیستم
پـیراهنـت در باد تکان می خورد ... این تنـها پرچـمی ست که دوسـتش دارم !!
بی حوصلگی
مادر بزرگ
اولین پست

____________________
نویسنده

نیلوفر

____________________
لینک ها

حواله یوان به چین

خرید از علی اکسپرس

دزدگیر دوچرخه

الوقلیون

____________________
لینک ها

جهان باتوزیباتراست

پارساامپراتورکوچولوی مامان و بابا

زندگی نامه هلنا

تقدیم به بهترینم

حرفهای دلتنگی

ردیاب جی پی اس ماشین

ارم زوتی z300

جلو پنجره زوتی


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عاشقانه های زندگی من و آدرس eshghamanita.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





____________________
امکانات

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 5
بازدید کل : 15119
تعداد مطالب : 13
تعداد نظرات : 18
تعداد آنلاین : 1



جمعه 6 بهمن 1391برچسب:,

حال و هوای قدیم قدیما

 

  

سلام .......

این روزها هوا چه بهترشده دیگه زیاد سرد نیست ...امروز خیلی خیلی دلم هوای بچگی و کرده اون روزها که بچه بودم قدرشو نمیدونستم دوست داشتم زودی بزرگ بشم میخواستم دنیا رو فتح کنم حالا در حسرت برگشتن به اون روزام زمستونای سرد پربرفی بود یادمه بابام صبح ها که میخواستم برم مدرسه جلوی درو با پارو باز میکرد که بشه رفت بیرون

حتی دلم برای مدرسه رفتنم تنگ شده هرچند که اون روزها ازش متنفر بودم....

یادمه بعد از ظهرها بیشترروزها بامامان و دوتا خواهرام میرفتیم پارک دم خونمون منم دوچرخمو با خودم میبردم دیگه انگار دنیارو بهم دادن کلی حال میکردم...

همیشه از مدرسه که میومدم بعد از ناهار میخوابیدم وقتی بیدار میشدم هوا تاریک بود وبوی عطر غدای مامانم همه خونرو گرفته بود تازه وقتی بود که آدم میخواست بشینه تلویزیون تماشا کنه ولی مجبوره بره کارای مدرسه فردا رو بکنه ....

چه زود گذشت ..اصلا چه زود میگذره ...یه نگاهی به دورو برم میکنم میبینم چقدر همه چیز عوض میشه ولی چون کنده آدم احساسش نمیکنه ولی وقتی بر میگردی به چند سال پیش میبینی زیرو رو شده زندگی......

دختر خوشکل من 2 سال و 2 ماهش شده قربونش برم همش دلبری میکنه برای من و همسری ...

خلاصه اینکه عجب رسمی رسم زمونه

دنیاتون شاد .......شادیتون یه دنیا 

فعلا بای

 

 



نظرات شما عزیزان:

ودیعه
ساعت16:37---8 بهمن 1391
عمره دیگه عزیزم اینقدر زود میگذره که ادم متوجه نمیشه امیدوارم در کنار گل دخترت روزای شیرینی داشته باشیمرسی عزیزم

روزبه
ساعت8:43---8 بهمن 1391
سلام،

چرا وب لاگت رو به روز نمي كني؟طرفدارت رو بيش از اين منتظر نذار!راستي يه خبر خييييلي خوووب برات دارم...آلبوم جديد حميد رضا نيكوكردار و آرش ميرسپاسي بالاخره به بازار آومد....هاهاهاهاهاهاهاها من چقدر منتظر این آلبوما بودم شبا خواب نداشتم


پریناز
ساعت15:35---7 بهمن 1391
سلام عزیزم ممنون اب اجازتون بهتون میگم چکار باید انجام بدید توی قسمت مدیر فروم یک گزینه وجود داره به نام لینک های وبلاگ اونجا اسم وبلاگ و ادرس وبلاگ را میزنید و بعد گزینه ثبت را میزنید همین بود بازم ممنونم ازتون دختر گلت هم از طرف من ببوس موفق باشی بای
مرسی


روزبه
ساعت14:01---7 بهمن 1391
در بچگي هامون قدرت و اعتماد به نفس نبود...الان مسووليت و قدرت در تصميم گيري وجود داره...من الان رو دوست دارم...دوست دارم الان خاطره سازي كنيم...خاطره هايي قشنگتر از بچگي...
درسته ...مرسی از نظرت...حتماهمین طوره


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: